من که در یادت نبودم، یادگاران راچه شد؟
چشمهایت منتظر،ساعت شماران راچه شد؟
با غمى از عشق تو شب را سحر کردم ولى
آن همه دلدادگى، آن بى قراران راچه شد؟
عاقبت دیدى که عشقى ماندنى هرگز نبود؟
آنکه عاشق مینمود،آن روزگاران راچه شد؟
گفته بودى تا ابد همراهمى مثل سفر
کوپه هاى پر زِعشقت، آن قطاران راچه شد؟
وعده دادى تا بهارى میرسى از گرد راه
ده زمستان بى توام آخر بهاران راچه شد؟
بى وفا رفتى دلم هر شب هوایت مى کند
بوسه هاى ناب تو در زیر باران را چه شد؟
#نسیم_عطای
- جمعه ۲۲ ارديبهشت ۹۶