پشتیبانی

ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

  • Cougar

    بن بست اردیبهشت

  • Lions

    شعر کوتاه

  • Snowalker

    داستان کوتاه

  • Howling

    بریده کتاب

  • Sunbathing

    بن بست اردیبهشت

سهراب

ابـری نـیسـت .

بـادی نـیسـت.

می نشینم لب حوض:

گردش ماهی ها ، روشنی ، من ، گل ، آب.

پاکی خوشه زیست.

مادرم ریحان می چیند.

نان و ریحان و پنیر ، آسمانی بی ابر ، اطلسی هایی تر

رستگاری نزدیک : لای گل های حیاط

نور در کاسه مس ، چه نوازش ها می ریزد!

نردبان از سر دیوار بلند ، صبح را روی زمین می آرد.

پشت لبخندی پنهان هر چیز.

روزنی دارد دیوار زمان ، که از آن ، چهره من پیداست.

چیزهایی هست ، که نمی دانم.

می دانم ، سبزه ای را بکنم خواهم مرد.

می روم بالا تا اوج ، من پراز بال و پرم

راه می بینم در ظلمت ، من پر از فانوسم.

من پراز نورم و شن

و پر از دار و درخت.

پرم از راه ، از پل ، از رود ، از موج.

پرم از سایه برگی در آب:

 

چه درونم تنهاست

 

 

#سهراب سپهری

سهراب سپهرررری اصلا شعراشون محشرررره من ک واقعا دوسش دارم 
++
و حرف دل منم بود.
ایول سهراب.تشکر


بهاره ولی نه ابره هوا نه بارون و باد

میرم لب باغچه  و گردش مورچه ها

آب میدم به انگور و گل آفتاب گردون

خوشه های انگور هنوز غوره هستند

پاکه پاکن و سم پاشی نکردیمشون

مادرم توی این فصل میره توت میچینه

و همینطور آویشن از صحرا چیدیم...:)

دم کرده آویشن دم عصر و از همونا...

اذون صبح میزنه گاهی تو حیاط نماز و

گاهی از روز های پارسال بعدش گلها

باز شدنشون دم سحر رو تماشا کردن

کاسه ها رو من گاهی سیم میکشم

آخه کاسه هامون روحی هستن اکثرا

خلاصه سر ظهر آبگوشت که می ریزیم

قبلش چون نورگیر میزنه به آشپزخونمون

این کاسه هایی که برق انداختم برقش

دو چندان میشه و اصلا چشم رو میزنه

صبح آره نیست خونه ما شمالیه صبحها

خورشید اور از روی دیوار حیاط نور میتابه

بعد پشت لبخند پنهان ما زندگی داغونه

زمونه یه بدبخت آس و پاس داشته باشه

اونم منم ولی مظلومم توی شکاف طبقاتی

مثل مورچه ای بین اون شکافم اونجاها ام

من فقط از شعر وزن و آرایه رو میدونم و باز

باید ادامه تحصیل بدم در همین ادبیات بلکه

چیزایی که نمیدونم بدونم و میدونم که زورم

به یه برگ سبز درخت نمیرسه که جدا کنم

اگر برم دانشگاه باید تا اون بالا بالا ها بخونم

راه های زیادی هست که باید طی کنم ولی

هندل که بزنم روشن میشم و میرم تا تهش

من چهرهی خوبی دارم یه چهره نورانی :)))

اما فسیل شدم و موهام مثل برگ درخت ها

در هم بر همه همیشه و دیر به دیر مو میزنم

همه رو راهنمایی می کنم با همه کانال زده

و پل میزنم روی کانال تا همه بتونن بیان روش

یعنی همون موج ارتباطات نه کانال آب و رود!

من مثل آب زلالم ولی لکه های سیاهی دارم

که مثل سایه های برگ های ریز درختا هستن

با این جورد اما تنهام  و این حرف دلمه در اصل

عالی بود شعرت مرسی
منم خیلی نگاه  نوی سهراب رو به زندگی دوست دارم
سهراب دیوونه کنندس
 شعرهای سهراب سپهری عزیز تا ابد زیباست
عاشقشونم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
بن بست اردیبهشت

محفلی با طعم
شعر، هنر، ادب...

مرسی از حضور
گرمتان
بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت
پیوندهای روزانه
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
پربیننده ترین مطالب
آرشیو مطالب