کجای خیالم نشسته ای
که دستم
به داشتنت نمی رسد ...؟
#ناشناس
- دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶
دوست داشتم واسه این عکس یه شعر خاص بذارم
ولی چیزی براش پیدا نکردم یا اینکه هنوز دامنه شعر من اونقدر قوی نیست که برای هر زیبایی یه شعری به ذهنم بیاد
از دوستان کسی اگه شعری به ذهنش اومد بهم بگه
مارکو: از بوسه من خوشت نیومد؟
ورونیکا: کاش گناه نبود تا کاملا لذت می بردم ...
مارکو: ما گناه می کنیم تا خدا بخشنده بمونه
انگشت به لب مانده ام
از قاعده ی عشق
ما یار ندیده
تب معشوق کشیدیم...
#صائب_تبریزی
دوست ندارم با خمپاره بمیرم. با خمپاره که میمیری، خیلی شانسی میمیری. کسی تو را آدم حساب نمیکند. اللهبختکی چیزی میاندازند، ممکن است بخورد به تو یا بخورد به شغال.
دوست دارم تکتیرانداز بزندم. کسی که تو را میبیند، نشانهگیری میکند و راست میزند به تو. آنجا تو ارزش داری. تو را آدم حساب میکند.