تورا من چشم درراهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تورامن چشم درراهم
شباهنگام در ان دم که برجا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در ان نوبت که بندد نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاداوری یانه من از یادت نمی کاهم
تورا من چشم درراهم ...
- شنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۶