ڪَسی چهـ می داند
شاید همینـ لحظهـ
زنی
برایِ مرد سیاستـ مدارشـ می رقصد
یا پیانو می زند و
آواز می خواند
و جلویِ جنگـ جهانیِ بعدی را می گیرد
ڪسی چهـ می داند
شاید تنها شرط معشوقهـ ی هیتلر
بهـ خاڪ و خونـ ڪشیدنِ دنیا بود
ڪَسی سر از ڪار زنها در نمی آورد
با سڪوتشانـ شعر می خوانند
با لبـ هایشانـ قطعـ نامهـ صادر میڪنند
با موهایشانـ جنگـ می طلبند
با چشمـ هایشانـ صلحـ
ڪَسی چهـ می داند شاید آخرینـ بازماندهـ ی دنیا زنی باشد ڪهـ با شیطانـ تانگو می رقصـد
#سیاووش_شمشیری
- پنجشنبه ۸ تیر ۹۶