
در خیالم
با خیالت
بی خیال
عالمم....
ناشناس
- سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۵
روسیاهم می خواند
وندانست که درآتش سوزان غمش
همه سرتابه قدم سوخته ام!!!
از تمام دارایی ها ...
یکی دو گلدان شمعدانی دارم
یک جفت ماهی سرخ دارم
دوچرخه ای یادگار پدربزرگ
یک مداد دندان زده
چندتایی شعر ..
و تا دلت بخواهد
دوستت دارم ...
" حمید جدیدی "
شلیک کن
آخرین گلوله ی هفت تیرت را
وسط پیشانی ام
میان ابروانم
زخم بر پیشانی می خواهم
داغ بر دلم زیاد است
روشنک آرامش
به کسی نگو
من مرتد شده ام
اگر بفهمند
بر دارم می کشند
من سالهاست
دیگر
تو را می پرستم ...
ساسان مظهری
پرنده از پرواز چه می فهمد؟
وقتی چشم هایت را
رو به آسمان بسته ای!!
مهسا راهنما
مثل یک کوچه ی بن بست
خرابت شده ام
گاهی از من بگذر،
حسرت ِ عابر سخت است....
ناشناس
گل های آفتاب گردانیم
خورشیدمان رفته و ابر اندوه به دوش
عمری ست که سرگردانیم!!!
کیانوش جعفری فرد