سلام بر شب
که دیرگاهی ست
چادر سیاهش
مژده هیچ شبی را نمی آورد
#سام
- دوشنبه ۸ خرداد ۹۶
تو برمیگردی
تو حتمن برمیگردی!
حتا اگر تمامِ دروازههایِ جهان بسته شوند وُ
تمامِ پنجرهها هم کور
حتا اگر تمامِ ریلها خارج شوند وُ
تمامِ کشتیها گرفتارِ دریایِ شور
حتا اگر تمامِ آسمان را کنده باشند وُ تمامِ پروازها را هم
کشته، تو میآیی
که میدانی حتمن،
راهی هست که خیالِ تو هر شب خانه است!
| افشین صالحی |
می دانی
خدا برای خنده های تو
چند ردیف
درخت سیب کاشته؟
| رسول ادهمی |
از کدامین غروب غمگین طلوع می کنی
تا بگویم پرستو های عاشق
چمدان هایت را بیاورند؟
تاریخ نشان می دهد انجا که تویی
ماهی های عاشق نمی توانند بیایند،
چه رسد به من
این روزها عکس هایت
با صفحه ی پیوند ها گره خورده!
تو به جرم ابتذال فکری فیلتر شدی!
من هم به جرم دوس داشتن تو
از دسترس خارج شدم!
بانوی من
در این دفتر
هزاران واژه مییابی
برخی سپید
برخی سرخ
کبود
و زرد
با این همه
تو ای ماه سبزگون
شیرینترین
و عظیمترین واژه منی
روزها رفتند و من دیگر
خود نمی دانم کدامینم
آن منِ سرسختِ مغرورم
یا منِ مغلوبِ دیرینم !!
#فروغ_فرخزاد
در من
فریادهای درختی ست
خسته از میوه های تکراری ...!
#گروس_عبد_الملکیان
گروس عبدالملکیان تنها 18 روز از جنگ کوچکتر است. یعنی در 18ام مهر ماه سال 1359 به دنیا میآید، در خیابان ستارخان تهران. این اشاره به تاریخ تولد شاعر بیدلیل نیست، چرا که اگر از منظر نقدِ روانکاوانه شعرهای او را بررسی کنیم، میتوان رگههایی از نشانههای جنگ که گویا از آن سالها در ناخودآگاهاش نشست کرده است را به شکلی ضمنی و پنهان در برخی از آثارش مشاهده کرد. گروس در خانوادهای فرهنگی رشد کرده است و پدرش محمدرضا عبدالملکیان، شاعریست که از چهار دههی گذشته تا کنون مجموعه شعرهای متعددی را به چاپ رسانده است. گروس نوشتن را از 11 سالگی آغاز میکند و اولین شعرهایش در مجلات کیهان بچهها و سروشنوجوان به چاپ میرسند. چنانکه خودش اشاره میکند از سال 1377 مطالعهی نقد و نظریه ادبی را آغاز کرد و برخی از اولین شعرهای جدیاش را که بعدها در کتاب اولش منتشر شدند، در مطبوعات تخصصی آن سالها از جمله کارنامه و عصر پنجشنبه به چاپ رساند. گروس عبدالملکیان در سال 1381 اولین کتابش را با نام پرنده پنهان منتشر کرد که این مجموعه در همان سال برندهی یکی از معتبرترین جایزههای ادبی ایران شد.