پشتیبانی

ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

  • Cougar

    بن بست اردیبهشت

  • Lions

    شعر کوتاه

  • Snowalker

    داستان کوتاه

  • Howling

    بریده کتاب

  • Sunbathing

    بن بست اردیبهشت

شعر بلند

آمدم   و   امشب   به  میخانه   تمنایت   کنم 

می  نمی خواهم   بیا  ساقی  تماشایت  کنم


بی   قرارم   ساقی از  میخانه  بیرونم  مکن

کرده ام   می   را   بهانه  تا  تماشایت  کنم


ساقی امشب می بنوشانم چو حالم حال نیست

تا بجویم  دلبری را  چون  نشانش  خال نیست


ساقی امشب  فارغم  کن ، از رفیق و نارفیق

شرمشان  باد  نارفیقان  بختشان  اقبال نیست


ساقی  امشب  لذت  پرواز  خواهم ، می  بده

شوق   پرواز  نباشد  بی  شرابت  بال  نیست


ساقی امشب تا به لب پر کن تو جامم وانگهی

باده  نوشانم ، خرابم  کن ، مگو  احوال نیست


#ناشناس

شعر زیبای

به تو وابسته ام مانند سربازی به سربندش

تو معروفی به دل بردن ، مونالیزا به لبخندش


به تو تقدیم کردم از همان اول ، دلت را زد

بهار شعرهایم را بپرس تز آرزومندش


تو تا وقتی مرا سر بار می بینی ؟ نمی بینی

درخت میوه را سرشار خواهد مرد پیوندش


هنر ، راه آمدن با مردمان دست و پا گیر است

همیشه کفش ، تقدیرش گره خوردست با بندش


چه حالی داشتم با رفتنت ؟ سر بسته می گویم

شبیه حال مردی لحظه ی اعدام فرزندش

شعر ناب

برمزارم گریه کن اشکت مرا جان میدهد

ناله هایت بوی عشق و بوی باران میدهد


دست بر قبرم بکش تا حس کنی مرگ مرا

دست هایت دردهایم را تسلا میدهد


با من درمانده و شیدا سخن را تازه کن

حرف هایت طعم شیرین بهاران میدهد


وقت رفتن لحظه ای برگرد قبرم را ببین

این نگاه اخرت امید ماندن میدهد


رفتی و چشمم به دنبال قدم هایت گریست

زخم های مرده ام را رفتنت جان میدهد


نیست از من قدرت بوسیدن چشمان تو

باد میبوسد به جایم قلب ایمان میدهد

بن بست اردیبهشت

محفلی با طعم
شعر، هنر، ادب...

مرسی از حضور
گرمتان
بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت بن بست اردیبهشت
پیوندهای روزانه
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
پربیننده ترین مطالب
آرشیو مطالب