شیار دست هاش را نشان می دهد پدر:
{هنوز گشنگی نکشیدی عاشقی یادت بره}
اما از ابر چشم هاش
چکه می کند
تصویر زنی جوان!!!
رضا کاظمی
- چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۹۵
شیار دست هاش را نشان می دهد پدر:
{هنوز گشنگی نکشیدی عاشقی یادت بره}
اما از ابر چشم هاش
چکه می کند
تصویر زنی جوان!!!
رضا کاظمی
پروانه نیستم اما
سالهاست دور خودم میچرخم وُ
میسوزم.
رفتنَت در من
شمعی روشن کرده است انگار!
#رضا_کاظمی
هرچه گفتنی بود، گفتیم.
هرچه شنیدنی، شنُفتیم.
باقیاَش دیگربا
بوسههایی که بهتر از مازبانِ هم را میفهمند!
#رضا_کاظمی
نگران نباش
اگر لب های تو را سانسور می کنند
شعرهای مرا نقطه چین!
از این به بعد
در چاپخانه های زیرزمینی
تو را خواهم بوسید.
#رضا_کاظمی
تو ماه بودی
این را می شد از مردانی فهمید
که وقت آمدنت
تمیز کردن پنجره ها را بهانه می کردند
و زنانی که
به قهر از خانه می رفتند.
#رضا_کاظمی
دلم
دیگر به این عشق ها گرم نمی شود
باید به مادرم برگردم،
اتفاق است دیگر...!
.
#رضا_کاظمی
.
@bonbaste_ordibehesht
شعری نهفته است در لب هات
که بوی نارنج می دهد
بهار که شد
به چیدنَ ت می آیم!
#رضا_کاظمی
telegram.me/bonbaste_ordibehesht
تو اگر بگویی دوستت دارم
حتما باور می کنم
چون تو از سیاره ای دیگر آمده ای!
#رضا_کاظمی
telegram.me/bonbaste_ordibehesht
لطفا این شعر را
آهسته بخوانید
رویِ سطرِ آخرِ گریه هاش
خواب رفته است شاعر!
#رضا_کاظمی
telegram.me/bonbaste_ordibehesht