عاشقی دیدم که از معشوقه حسرت می خرید،
تکه تکه قلب را می داد و مهلت می خرید،
نامِ شاعر را نگویم تا نباشد غیبتش،
بینوا در شهر می گشت و محبت می خرید
- دوشنبه ۱۵ خرداد ۹۶
عاشقی دیدم که از معشوقه حسرت می خرید،
تکه تکه قلب را می داد و مهلت می خرید،
نامِ شاعر را نگویم تا نباشد غیبتش،
بینوا در شهر می گشت و محبت می خرید