بدون شعر :: شعر کوتاه - بن بست اردیبهشت

بن بست اردیبهشت
شعر کوتاه
داستان کوتاه
بریده کتاب
بن بست اردیبهشت

بدون شعر

دوست داشتم واسه این عکس یه شعر خاص بذارم

ولی چیزی براش پیدا نکردم یا اینکه هنوز دامنه شعر من اونقدر قوی نیست که برای هر زیبایی یه شعری به ذهنم بیاد

از دوستان کسی اگه شعری به ذهنش اومد بهم بگه

شعر

تصویر: " گیتاریست پیر نابینا " اثر: پابلو_پیکاسو

سام نجفی نیا
دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶

۷
۱۵

کلمات کلیدی, :

نظرات (۱۵)

سه شنبه ۱۳ تیر ۹۶ , ۱۲:۱۴ مهناز

گر ز غمت شکست دل؛ راز تو فاش کی شود

گنج نهفته تر شود، خانه اگر خراب شد

عالی

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۹:۵۲ دنیاغلامی

بعدازتو
حرف های گیتار
نوازشی دردناک
برزخم بی کسی هایم ..
ودودهای سیگارم
تکثیرکننده ی دلتنگی هایم درهواست .....
سکوت پیرمردنابینا
پرفریادترین شعرتاریخ است
رسپینا...
دیدن
بعضی هاعکس ها
ازتمام زاویه هادرددارد...
#دنیا
بداهه باعکس

بداهه
دنیا

عالی بود دنیا

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۸:۱۳ آریو m.r

ببخشید

چطوری میتونم بازدید رو ببرم بالا

حسنا خانوم گفتن شما میتونین تو این کار کمکم کنین...

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۸:۰۱ دنیاغلامی

سال هاست نیستی و
هرشب
صدای تارپیرمردی
راپشت پنجره ی خواب هایم می شنوم و
بغض هایم شعرمی شود....
دلتنگی زخمی ست که
می سوزد
عجیب می سوزد...
بداهه
دنیا
اینم یک بداهه برای عکس

مرسی ناز بود

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۷:۵۶ دنیا

به هرتار جانم صدآواز هست
دریغا
که دستی به مضراب نیست ....
#احمدشاملو

عالی بود

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۷:۱۶ حسنا مـ

حقیقت تلخیست
پاره شدن سیمی از گیتار
برای کسی که
تنها همدمش گیتاریست دست نخورده

عالی

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۷:۰۸ حسنا مـ

سلام ای بی وفا ای بی مروت
سلام ای ساز گیتار محبت
سلام کردم نگی تو بی وفایی
وگرنه ما که عاشقیم بی مروت

عالی

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۶:۳۳ morealess ...

شاید تاریکی، زیبای صورتت را از دید برده باشد

شاید لکنت، زبانم را از سرودنت...

و حتی ذهنم فرتوت‌تر از تصورت

اما دست‌هام...

تو را به یاد می‌آورند!

عالی بود

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۴:۵۸ nily ..

استاد پیکاسو! :)))

دوستان نظرات خوبی دادن ولی این بیشتر به دل من نشست:

بزن ای تــار ، آهنــگی
به ســاز راز دلتنــگی
بخوانـــم بر ســـر سنگی
که دل مـــــــرده ز دلتنـــگی

عالی بود نمی دونی شاعرش کیه ؟؟

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۴:۵۵ parmin 💜💛💚

اصلا بلد نیستم شهر بگم حتی یک جمله:((

استعدادم تو متن بلند و رمان بیشتره خخخخ

خب یه متن در مورد عکسه بگو

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۴:۴۵ تنها ...

تصویر زیبایی بود

بزن شاید امشب تو آرامم کنی

سوزش این زخمها را تو کم کنی ...

از خودم بود خخخخ

عالی بود

بزن تار تا امشب آرامم کنی

سوزش این درد کهنه را کم کنی

خخخخ یه چیزی اضافه کردم

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۴:۲۱ سیّد محمّد جعاوله

بنده که حضور ذهن ندارم.

فدات

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۳:۳۵ علیـ ــر ضــا

بزن که سوز دل من به ساز می گوئی

ز ساز دل چه شنیدی که باز می گوئی

عالی داش من

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۳:۰۹ مریــــ ـــــم

بزن ای تــار ، آهنــگی
به ســاز راز دلتنــگی
بخوانـــم بر ســـر سنگی
که دل مـــــــرده ز دلتنـــگی
.
.
زیـــر چشمـــ هایم کبود شـــده
سیلی محکمـــی بود بـــاور بــی وفـــایی اش
.
.
آرزوی قشنـــگی است
داشتن رد پـــای تو کنـــار ردپـــای من
بر دشت سپیـــد پوشیــــده از برف
اما هنـــوز نه برف اومــــده و نه تو

نمیدونم مال کیه

بیا اینم کاملش سرچ کردم

مرسی عالی بود

دوشنبه ۱۲ تیر ۹۶ , ۱۳:۰۰ مریــــ ـــــم

بزن ای ساز

اهنگی به ساز راز دلتنگی بخوانم

بیشو یادم نمیاد

قشنگه

از کیه ؟؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک